ایدههای پشت دیفای 2 هنوز در حال متبلور شدن هستند و پایداری کافی نیافتهاند، به طور کلی، این مفهوم به نسل جدیدی از پروتکلهای دیفای اشاره دارد که با آزمایش روی طراحی پروتکل و اقتصاد توکن ، سعی در حل برخی از مشکلات اصلی پروژههای موجود دارند. این تلاشها عمدتا حول نوآوری در زمینه استخراج نقدینگی (Liquidity mining) متمرکزند و هدفشان طراحی پروتکلهایی است که بتوانند مالک نقدینگی خود باشند و روی آن کنترل داشته باشند.
بیایید نکته اخیر را بیشتر باز کنیم. یکی از بزرگترین مشکلاتی که پروتکلهای دیفای با آن دست و پنجه نرم می کنند، جذب نقدینگی به روشی پایدار و طولانی مدت است. اکثر پروتکلها تصمیم میگیرند که در زمان راهاندازی، بخش بزرگی از توکنهای بومی خود را به مشوقهای استخراج نقدینگی اختصاص دهند. این روش معمولاً سرمایه زیادی را جذب میکند و میتواند رشد یک پروتکل را شدیدا تسریع کند.
مشکل اصلی این روش چیست؟
اکثر صاحبان نقدینگی به پروتکل خاصی وفادار نیستند و در صورت ارائه مشوقهای بهتر به سمت پروژه دیگری حرکت میکنند. همچنین این روش فشار فروش زیادی را به توکن بومی پروتکل تحمیل میکند وگاهی اوقات می تواند آن را با خطر حیاتی روبرو کند.
برخی از پروتکلها سعی میکنند با قرار دادن وقفههایی برای آزادسازی پاداشهای استخراج نقدینگی (Vesting)، این مشکل را تا حدی کاهش دهند؛ اما این سیاست معمولا مشکل را به طور اساسی حل نمیکند؛ بلکه تنها زمان روبرو شدن با آن را به تعویق میاندازد.
هر پروتکلی که برنامه استخراج نقدینگی را ارائه میکند، امیدوار است که پس از پایان استخراج نقدینگی، این پروتکل بتواند با ایجاد یک برند معتبر، متمایز کردن خود از رقبا و جذب نقدینگی طولانی مدت، برای کاربران جذاب بماند.